تحلیل تکنیکال یکی از روشهایی است که میتوان با آن انواع داراییهای مالی مانند جفت ارزها در فارکس، طلا، نفت، سهام، ارزهای دیجیتال، شاخصها، کالاها و… را تحلیل و بررسی کرد و با پیدا کردن موقعیتهای مناسب خریدوفروش، کسب سود کرد.
یادگیری تحلیل تکنیکال در بستری مناسب و استاندارد، یکی از الزامات مهم برای موفقیت در بازارهایی مثل فارکس (Forex) و دیگر بازارهایی که در بالا اشاره کردیم است.
در ادامه با ما در مجموعه آموزش ساده بورس همراه باشید تا با مفهوم تحلیل تکنیکال به زبان ساده و کاربرد آن در بازارهای مالی آشنا شوید.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
قدمت تحلیل تکنیکال به صدها سال پیش برمیگردد.
“جوزف دلاوِگا” (Joseph de la Vega) در قرن ۱۷ میلادی جزو اولین کسانی بود که از تحلیل تکنیکال اولیه، برای پیشبینی قیمت در بازارهای هلند استفاده میکرد.
خیلیها تاریخچه تحلیل تکنیکال را به قرن ۱۸ میلادی در ژاپن مرتبط میدانند، زمانی که یک تاجر برنج به نام “Homma Munehisa” برای اولین بار از نمودارهای شمعی برای معاملات برنج خود استفاده کرد، هرچند “استیو نیسون” (نویسنده کتاب الگوهای شمعی ژاپنی) معتقد است، الگوهای شمعی برای اولین بار بعد از سال ۱۸۵۰ میلادی در ژاپن استفاده شدند.
اگر بخواهیم تاریخچه تحلیل تکنیکال مدرن را بررسی کنیم باید سراغ شخصی به نام “چارلز هنری داو” که به وی لقب پدر علم تحلیل تکنیکال را دادهاند برویم.
داو در قرن ۱۹ میلادی برای اولین بار از مفاهیمی که امروزه به آنها تحلیل تکنیکال میگوییم برای بررسی سهام شرکتها استفاده کرد و به همراه همکارش “ادوارد دیویس جونز” شاخصهای مختلف داو جونز را برای بررسی و سنجش عملکرد سهام معرفی کردند.
داو اولین کسی بود که با ثبت نوسانات قیمت روزانه، ماهانه و سالانه توانست الگوهای موجود در آنها را به جریانهای موجود در بازار مرتبط کند، او با نوشتن مقالاتی در روزنامه “والاستریت ژورنال” به الگوهای خاصی که در جریان بازار دیده بود پرداخت، هرچند او هرگز کتابی در این زمینه ننوشت ولی در همین مقالات نظریه خود به نام «نظریه داو» را منتشر کرد، پس از او تحلیلگران بسیاری، به مطالعه و بررسی جریانات حاکم بر قیمت پرداختند و تحلیل تکنیکال به شکل امروزی آن به وجود آمد.
برای اطلاعات بیشتر از تئوری داو، شمارا به مطالعه مقاله “تئوری داو” از سایت مجموعه آموزش ساده بورس دعوت میکنم.
اصول تحلیل تکنیکال
با توجه به توضیحاتی که در مورد فرضیات تحلیل تکنیکال در قسمت قبلی دادیم اکنون نوبت به توضیح سه اصل تحلیل تکنیکال میرسد.
1- قیمت یا عملکرد بازار همه اطلاعات موردنیاز را در خود دارد
این اصل نشاندهنده این است که همهچیز در قیمت نهفته است، یعنی اگر به هر دلیلی (اقتصادی، سیاسی و روانشناسی) تقاضا بر عرضه پیشی بگیرد، قیمتها افزایش مییابند و اگر عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد با کاهش قیمت مواجه خواهیم شد.
بگذارید به مثال گوجهفرنگی برگردیم، فرض کنید شایعاتی پخششده که قرار است گوجه نایاب شود پس عده زیادی به بازار میریزند و گوجه میخرند، اگر یک تحلیلگر تکنیکال کار بخواهد چارت تغییرات قیمت گوجه را بررسی کند، میبینید که قیمت درنتیجه افزایش تقاضا بیشتر شده است.
۲- قیمتها در روندها حرکت میکنند
هدف از ترسیم نمودارهای قیمت در یک بازار، نشان دادن روندها و قدرت خریدارن و فروشندگان در قیمت است، این روندها که در قالب روندهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت طبقهبندی میشوند در طول زمان تکرار میشوند.
بر اساس این اصل، روندها تا زمانی که جهت آنها معکوس نشده باشد، به حرکت خود ادامه میدهند (این گفته از قانون اول نیوتن گرفتهشده است).
برای آشنایی بیشتر با بازار روند دار این مطلب مناسب شماست!
۳- تاریخ تکرار میشود
یکی از عوامل تأثیرگذار در تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمت، مبتنی بر روانشناسی افراد است و این اصل که تاریخ تکرار میشود نشان از عدمتغییر در رفتار و احساسات انسان دارد.
تحلیل گران تکنیکال معتقدند که بخشی از الگوهای قیمتی بر اساس هیجانات و احساسات انسانها شکلگرفته و از آنجاییکه این الگوها سالهاست که در حال رخ دادن است بهاحتمالزیاد در آینده نیز تکرار خواهد شد، پس کلید درک آینده در مطالعه گذشته نهفته است.
تحلیل تکنیکال مطالعه عملکرد بازار با استفاده از نمودارهاست که در جهت پیشبینی روند آینده قیمت صورت میگیرد، اصطلاح عملکرد بازار سه فاکتور قیمت، حجم و سود باز یا Open Interest (سود باز تنها در بازار آتی و اختیار معامله کاربرد دارد) را شامل میشود.
جان مورفی در کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه
برای اینکه راحتتر با موضوع تحلیل تکنیکال ارتباط برقرار کنید، به زبان ساده و با مثال ملموستری تحلیل تکنیکال را تعریف میکنیم.
فرض کنید از پنج سال گذشته تاکنون، در دیماه مردم گوجهفرنگی زیادی میخرند و در بهمنماه قیمت گوجهفرنگی افزایش پیدا میکند، احتمالاً یکی از مهمترین دلایل این افزایش قیمت، سردی هوا و مشکلات کاشت گوجهفرنگی در فصلهای سرد سال است، پس با این حساب شما به یک داده از گذشته دسترسی دارید که:
- شامل ۵ سال گذشته میشود (بررسی گذشته).
- حجم خرید گوجهفرنگی در دیماه افزایش پیدا میکند (فاکتور حجم معاملات در تحلیل تکنیکال).
- هر بار در بهمنماه، قیمت افزایش پیدا میکند (فاکتور قیمت در تحلیل تکنیکال).
اگر بخواهیم خیلی ساده به موضوع نگاه کنیم و با تحلیل تکنیکال این دادههای مربوط به گذشته را تفسیر کنیم، اینطور تحلیل میکنیم که در آینده احتمالاً دوباره حجم خرید مردم در دیماه بیشتر شده و قیمت گوجهفرنگی در بهمنماه افزایش پیدا میکند چون ۵ سال است که این اتفاق افتاده و در سال ششم هم بسیار محتمل است که این اتفاق بیفتد (تاریخ تکرار میشود).
در مجموعه آموزش ساده بورس با تحلیل تکنیکال و با استفاده از استراتژی جامع معاملاتی (CTS) حرکات قیمت، حجم و نوسانات را بر اساس زمان، در چارت یا نمودار قیمتی بررسی و بهوسیله ابزارهای مختلفی چون روندها، نواحی حمایت و مقاومت، اندیکاتورها و الگوهای موجود مثل الگوهای شمعی ژاپنی و… را بررسی و تحلیل میکنیم و حرکت آینده قیمت را بهصورت قابلاطمینانی پیشبینی میکنیم.
تحلیلگر تکنیکال چه کسی است؟
تحلیلگر تکنیکال کسی است که با توجه به دادههای قیمت و حجم معاملات که در نمودارهای قیمت در دسترس هستند، کار پیشبینی روند قیمت در آینده را انجام میدهد، درنتیجه یک تحلیلگر تکنیکال بامطالعه گذشته میتواند فرصتهای معاملاتی در آینده را برای رسیدن به سود شناسایی کند، درگذشته به تحلیلگر تکنیکال، “چارتیست” یا “تحلیلگر نموداری” نیز گفته میشد.
یک تحلیلگر تکنیکال به شرایط اقتصادی و تأثیر اخبار سیاسی و شایعات در قیمت توجهی ندارد و فقط با استفاده از انواع روشهای موجود در تحلیل تکنیکال به بررسی و پیشبینی قیمت میپردازد.
البته تحلیلگری که علم فاندامنتال بازار را داشته باشد و با استفاده از اخبار بتواند معاملات خود را مدیریت کند بالطبع فرد موفقتری خواهد بود.
آیا میتوان بدون دانش تحلیل تکنیکال معاملات موفقی انجام داد؟
معامله کردن در بازارهای مالی بدون داشتن دانش تحلیل تکنیکال مثل قمار کردن است، در این حالت شما هیچ علم و اطلاعی از روند آینده قیمت ندارید و تنها کاری که میتوانید بکنید حدس زدن است و این یعنی از دست دادن سرمایه در کسری از ثانیه، درواقع دانش تحلیل تکنیکال بر عملکرد ما در معاملات تأثیر بسیار زیادی میگذارد.
اگر میخواهید در بازارهای مالی برنده باشید و با اطمینان داراییهای مالی موردنظر خود را خریدوفروش کنید، باید حتماً تحلیل تکنیکال را از منابع معتبر و استاندارد یاد بگیرید، حتی اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت و سالانه را دارید، باید خود را به این دانش مجهز کنید تا بتوانید معاملات موفقی در طولانیمدت داشته باشید.
کاربرد تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی چیست؟
همانطور که پیشتر نیز گفتیم، دانش تحلیل تکنیکال به همراه یک استراتژی سود ده و آزمایششده به شما کمک میکند تا فرصتهای معاملاتی مناسب را تشخیص دهید، تحلیل تکنیکال مثل نقشه گنجی است که آرامآرام راه رسیدن به صندوقچه طلا را به شما نشان میدهد و خطر سرقت گنج، توسط دزدان را به شما گوشزد میکند، اگر به استراتژی که در تحلیل تکنیکال دارید پایبند باشید، میتوانید هم بهموقع به طلاها برسید وهم بهموقع از چنگ دزدان فرار کنید، در واقع با استفاده از تحلیل تکنیکال و استراتژی مناسب مثل CTS (Comprehensive Trading Strategy) میتوانید:
- نقاط ورود به معامله را پیدا کنید.
- نقاط خروج از معامله را پیدا کنید.
- میزان سود و ضرر احتمالی در یک معامله را مشخص کنید.
درنهایت با ورود بهموقع به معامله و خروج از آن در بهترین زمان ممکن، بیشترین سوددهی از بازارهای مالی را به دست خواهید آورد، پس با ما در مجموعه آموزش ساده بورس همراه باشید تا مراحل آموزش تحلیل تکنیکال را قدمبهقدم توضیح دهیم.
پیشنهاد میکنیم تا سرفصل های دوره فارکس را ببینید!
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی
تحلیل تکنیکال و بنیادی (فاندامنتال) دو روش مهم برای تحلیل و بررسی بازار سرمایه و شناسایی بهترین فرصتهای معاملاتی هستند، هر دو این تحلیلها جزء روشهای کارآمد برای کسب سود در بازارهای مالی هستند، اما مهمترین تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی در نوع نگاه آنها به تغییرات قیمت است.
در تحلیل تکنیکال، افراد سعی میکنند از اندیکاتورهای قیمت و حجم و با استفاده از ابزارهای تکنیکالی به معاملات بپردازند و با استفاده از گذشته بازار، روند قیمت در آینده را پیشبینی کنند.
در تحلیل بنیادی افراد سعی میکنند ارزش ذاتی داراییهای مالی را با استفاده از شرایط سیاسی و اقتصادی، عملکرد شرکتها و… بسنجند و بعد از تعیین ارزش یک دارایی به بررسی قیمت کنونی آن دارایی میپردازند و اگر قیمت کنونی آن در بازار کمتر از ارزش ذاتی آن باشد، برای خرید اقدام میکنند تا در آینده با بیشتر شدن قیمت سود کنند.
کلیت تفاوت میان این دو تحلیل در نوع بررسی حرکات موجود در بازار است، اما برای اطلاع از جزئیات تفاوت بین تحلیل تکنیکال و فاندامنتال میتوانید به این مقاله رجوع کنید.
مزایای تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، مزیتهای بسیاری دارد، این مزیتها زمانی که آنها را با سایر روشهای موجود مقایسه میکنیم بیشتر خود را نشان میدهند.
- قابلیت استفاده در تمامی بازارهای مالی
مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال در برابر سایر تحلیلها این است که میتوان از آن در هر بازار مالی که اطلاعات قیمتِ آن در قالب نمودارها در دسترس باشد استفاده کرد.
اگر بخواهید تحلیل بنیادی را از این حیث بررسی کنید میبینید که نوع تحلیل بنیادی در بازار فارکس متفاوت از بازار بورس است، حتی برای ارزهای دیجیتال هم نوع تحلیل بنیادی فرق میکند، بنابراین با داشتن دانش تحلیل تکنیکال میتوانید در همه بازارهای مالی از فارکس گرفته تا بورس ایران فعالیت کنید.
- شناسایی سریع فرصتهای معاملاتی
تحلیلگران تکنیکال میتوانند بهسرعت و با استفاده از دانش خود، الگوهای قیمتی را تشخیص داده و فرصتهای معاملاتی پرسود را شناسایی کنند، حالآنکه تحلیلگران بنیادی باید زمان زیادی را صرف تحلیل و بررسی دارایی موردنظر خود کنند.
یک تحلیلگر تکنیکال میتواند همزمان نمودار جفت ارزها در فارکس و سهام در بورس را بر اساس مفاهیم و الگوهای تحلیل تکنیکال بررسی کند، اما تحلیلگر بنیادی که روی یک جفت ارز خاص در فارکس کار میکند، باید وقت زیادی را برای تحلیل یک سهام خاص در بورس اختصاص دهد تا بتواند همزمان از مزایای هر دو بازار برخوردار شود.
- قابلیت استفاده در انواع تایم فریمهای معاملاتی
با استفاده از تحلیل تکنیکال میتوان نمودارهای قیمتی را در بازههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت بررسی کرد و در هرکدام از آنها فرصتهای معاملاتی مناسب را شناسایی کرد، اما نتایج حاصل از تحلیل بنیادی که خود کاری وقتگیر است، عمدتاً در بازههای بلندمدت کاربرد دارد، گرچه با استفاده از هر دو نوع تحلیل میتوان به سودهای باورنکردنی رسید.
- شناسایی نقاط دقیق ورود و خروج از معامله
به وسیله ی تحلیل تکنیکال میتوانیم نقاط دقیق ورود و خروج از معامله را شناسایی کنیم، زیرا ابزارهای بسیار زیاد و آزموده شدهای از جمله: مووینگ اوریجها، سطوح فیبوناچی، پیوت پوینتها و… وجود دارند که به کمک معامله گر آمده و باعث می شود تا حد زیادی معامله گران از سردرگمی برای ورود و خروج به موقع خارج شوند و همچنین این مزیت مختص تحلیل تکنیکال است زیرا با تحلیل فاندامنتال به تنهایی نمی توانید از ورود و خروج به موقع مطلع شوید.
کدام تحلیل را انتخاب کنیم: تکنیکال یا بنیادی
انتخاب نوع تحلیل کاملاً به روش و دیدگاه شما در سرمایهگذاری و معاملهگری بستگی دارد، معامله گران موفق بسیاری هستند که فقط از تحلیل تکنیکال یا از تحلیل بنیادی استفاده میکنند، علاوه بر این افراد موفق دیگری هم هستند که تکنیکهای موجود در تحلیل تکنیکال و بنیادی را باهم ترکیب میکنند و سودهای بسیار مناسبی دریافت میکنند، علاوه بر اهمیت نوع تحلیل درنهایت دانش افراد و نوع استراتژی معاملاتی بسیار پراهمیت است، پس ابتدا به کسب دانش از منابع معتبر و بهروز در بازارها بپردازید تا هر نوع تحلیلی که انتخاب کردید درنهایت شمارا به موفقیت برساند.
چطور از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
در تحلیل تکنیکال، اصول و مفاهیم پایهای مثل: خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت وجود دارند که باید آنها را یاد بگیرید، علاوه بر اینها در تحلیل تکنیکال از ابزارها و اندیکاتورهای خاصی برای تحلیل قیمت استفاده میشود که به تفکیک درباره همه آنها صحبت خواهیم کرد.
برای استفاده از تحلیل تکنیکال باید دادههای مربوط به قیمت را در قالب نمودارها بررسی کنیم برای همین اولازهمه انواع نمودار در تحلیل تکنیکال را معرفی میکنیم.
انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
نمودار یا چارت قیمت، بهصورت تصویری، تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد، در این نمودار قسمت افقی تغییرات زمان و قسمت عمودی تغییرات قیمت را نشان میدهد، این نمودارها خود انواع مختلفی دارند.
در این قسمت سه نوع از مهمترین نمودارها در تحلیل تکنیکال یعنی نمودار خطی، میلهای و شمعی را توضیح میدهیم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودار خطی از به هم پیوستن قیمت بسته شدن (Close) یک دارایی مالی در بازههای زمانی متفاوت به دست میآید.
مثلاً در شکل زیر میتوانید نمودار خطی جفت ارز EUR/USD (یورو به دلار) را در پلتفرم تریدینگ ویو و در بازه زمانی روزانه مشاهده کنید، این نمودار به علت اینکه اطلاعات زیادی از قیمت را در اختیار معامله گران نمیگذارد، محبوبیت زیادی ندارد.
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای از کنار هم قرار گرفتن چند میله که تغییرات قیمت را در یک بازه مشخص نمایش میدهند، تشکیلشده است.
هر میله هم از چهار قیمت بسته شدن (Close)، باز شدن (Open)، بالاترین قیمت (High) و پایینترین قیمت (Low) تشکیلشده است، با استفاده از شکل زیر میتوانید تغییرات قیمت در یک میله را ببینید.
یک میله میتواند اطلاعات مربوط به تایم فریمهای مختلف را نشان دهد. مثلاً یک میله ۴ ساعته اطلاعات مربوط به قیمت باز و بسته شدن و بیشترین و کمترین قیمت را در بازه زمانی ۴ ساعته نمایش میدهد. در شکل زیر میتوانید همان نمودار EUR/USD را این بار در قالب نمودار میلهای و تایم فریم ۴ ساعته مشاهده کنید.
در این نوع از نمودار نیز بهراحتی نمیتوان تغییرات قیمت را مشاهده و مقایسه کرد، همچنین قدرت خریداران و فروشندگان نیز بهراحتی قابلدرک نیست، به همین علت نوع سوم از این نمودارها محبوبیت بیشتری در بین معامله گران مختلف دارد.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
محبوبترین نمودار در بین معامله گران نمودار شمعی است، نمودار شمعی تا حدود زیادی به نمودار میلهای شباهت دارد و مانند آن از ۴ قیمت باز و بسته شدن و بیشترین و کمترین قیمت شکلگرفته است، به قسمت پهن هر کندل یا شمع، بدنه (Body) و به قسمت نازکی که در بالا و پایین آن قرار دارد، سایه یا فتیله (Shadows or wicks) گفته میشود، شکل کندل، رنگ بدنه و حتی اندازه سایه هر کندل اطلاعات جالبی در مورد مومنتوم بازار به ما میدهد.
در شکل زیر میتوانید نمودار کندل استیک EUR/USD را در قالب نمودار شمعی و تایم فریم ۱ ساعته مشاهده کنید.
نکته اول: زمانی که قیمت باز شدن بیشتر از قیمت بسته شدن باشد، آن کندل نزولی است و زمانی که قیمت باز شدن کمتر از قیمت بسته شدن باشد به آن کندل صعودی گفته میشود.
نکته دوم: معمولاً رنگ کندل نزولی قرمز و رنگ کندل صعودی سبز در نظر گرفته میشود، البته محدودیتی در انتخاب رنگ کندل ها وجود ندارد و هر کس میتواند رنگهای دلخواه خود را در کندلها اعمال کند.
نکته سوم: بهجز این سه نوع نمودار، نمودارهای دیگری مثل هیکن آشی (Heikin Ashi)، هالوچارت یا توخالی (Hollow)، نقطه و شکل (Point & Figure)، نمودار رنکو (Renko)، نمودار مساحت (Area)، نمودار بیس لاین (Baseline)، نمودار کاگی (kagi)، نمودار شکست خط (Line Break)، نمودار ناحیه (Range) وجود دارد که کاربرد کمتری نسبت به نمودارهای خطی، میلهای و شمعی دارند.
نمودار حسابی و لگاریتمی
همانطور که گفتیم محور افقی در چارت، نمایانگر زمان و محور عمودی نمایانگر قیمت است. برای تحلیل تکنیکال میتوان از دو نوع نمودار استفاده کرد: نمودار حسابی و لگاریتمی.
تفاوت نمودار حسابی و لگاریتمی در چیست؟
در نمودارهای حسابی واحد تغییرات قیمت بهصورت عددی محاسبه میشود.
همانطور که در شکل بالا مشخصشده است قیمت از ۳۰۰۰ تومان به۶۰۰۰ تومان و بعداً به ۹۰۰۰ تومان رسیده است.
در این حالت دو خط عمودی بنفشرنگ که نمایانگر فاصله قیمتی هستند، باهم برابر هستند، چون فاصله قیمت بین ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تومان برابر با ۳۰۰۰ تومان و فاصله قیمت بین ۶۰۰۰ تا ۹۰۰۰ هم ۳۰۰۰ تومان است.
حالا به شکل زیر نگاه کنید که همان نمودار را در حالت لگاریتمی نشان میدهد، در حالت لگاریتمی فاصله قیمتی با درصد محاسبه میشود.
فاصله میان ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تومان ۱۰۰ درصد است اما فاصله میان ۶۰۰۰ تا ۹۰۰۰ تومان ۵۰ درصد است، به همین دلیل است که در نمودار لگاریتمی خط عمودی پایینی که درصد بیشتری از تغییرات قیمت را نشان میدهد بلندتر و ۲ برابر خط بالایی آن است.
روندها در تحلیل تکنیکال
روندها جهت کلی قیمت در بازار را نشان میدهند و در همه بازارهای مالی مثل فارکس، بورس، کامودیتی، اوراق قرضه، شاخصها و… وجود دارند، تحلیلگران تکنیکال این روندها را با خطوطی به نام خطوط روند در نمودارهای قیمت مشخص میکنند، بهطورکلی روندها به سه دسته روند صعودی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میشوند.
- روند صعودی: روند صعودی با افزایش قیمت در نمودار همراه است، خط روند صعودی از وصل کردن نقاط دره یا کف (Low) به یکدیگر ایجاد میشود (سه دره را باید به یکدیگر وصل کنید بهطوری که هر دره باید از دره قبلی بالاتر باشد).
- روند نزولی: روند نزولی با کاهش قیمت در نمودار همراه است، خط روند نزولی از وصل کردن نقاط قله یا سقف (High) به یکدیگر ایجاد میشود (سه قله را باید به یکدیگر وصل کنید بهطوری که هر قله از قله قبلی پایینتر باشد).
- روند خنثی: در روند خنثی قیمت سقف و کف های برابری تشکیل میدهد و در یک محدوده حمایت و مقاومت مشخص نوسان میکند.
حمایت و مقاومت دو مفهوم بسیار مهم در بازارهای مالی هستند که در نمودارها بهصورت نواحی افقی ترسیم میشوند.
سطوح حمایت
زمانی که قیمت در یک مسیر نزولی در حال حرکت باشد، اگر به سطحی برسد که نهتنها مانع از ادامه حرکت نزولی شده بلکه باعث تغییر جهت قیمت هم بشود، آن سطح یا محدوده یک سطح حمایتی نامیده میشود.
در محدوده این سطح میزان عرضه کم میشود و بهتدریج تمایل افراد به خرید بیشتر شده و درنتیجه تقاضا بر عرضه پیشی میگیرد.
سطوح مقاومت
زمانی که قیمت در یک مسیر صعودی در حال حرکت باشد، اگر به سطحی برسد که نهتنها مانع از ادامه حرکت صعودی شده بلکه باعث تغییر جهت قیمت هم بشود، آن سطح یا محدوده یک سطح مقاومتی نامیده میشود.
در محدوده این سطح میزان تقاضا برای خرید کم شده و بهتدریج تمایل افراد به فروش بیشتر شده و درنتیجه عرضه بر تقاضا پیشی میگیرد.
اندیکاتور حجم در تحلیل تکنیکال
به تعداد معاملاتی که در یک بازه زمانی مشخص انجام میشوند، حجم معاملات گفته میشود، فاکتور حجم در سهامها استفاده میشود.
- اگر حجم از افزایش قیمت در یک بازار صعودی حمایت کند، روند صعودی قدرت بیشتری خواهد داشت، همینطور اگر حجم از کاهش قیمت در یک بازار حمایت کند، قدرت روند نزولی بیشتر خواهد شد.
- اگر در یک روند صعودی حجم از افزایش قیمت حمایت نکند، احتمالاً پایان روند صعودی نزدیک است.
- برای بررسی حجم اندیکاتورهای بسیاری وجود دارد که از میان آنها میتوان به اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV اشاره کرد.
برای آموزش محاسبه حجم معاملات فارکس این مطلب را بخوانید!
الگوها در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند، الگوهای قیمتی اشکال خاصی هستند که میتوان آنها را در حین حرکت قیمت تشخیص داد.
بهطورکلی این الگوها به دودسته الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده روند تقسیم میشوند.
- الگوهای بازگشتی معمولاً در انتهای روندها شکل میگیرند و نشانهای از تغییر جهت روند هستند.
- الگوهای ادامهدهنده در حین حرکت روند شکل میگیرند و نشانهای از ادامه روند موجود میباشند.
الگوها در تحلیل تکنیکال را میتوان از منظری دیگر نیز به سه دسته الگوهای شمعی ژاپنی و الگوهای کلاسیک قیمتی و الگوهای هارمونیک تقسیمبندی کرد.
الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای کلاسیک اشکال شماتیکی هستند که با حرکت قیمت در نمودارها به وجود میآیند. به دلیل تکرار شدن این الگوها در نمودارها، تحلیلگران تکنیکال با دیدن آنها در نمودار میتوانند تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
همانطور که گفتیم این الگوها به دودسته الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده تقسیم میشوند.
- از مهمترین الگوهای کلاسیک بازگشتی میتوان به الگوهای سر و شانه، کف و سقف دوقلو یا دابل تاپ/باتم و کف و سقف سهقلو یا تریپل تاپ/باتم اشاره کرد.
- از مهمترین الگوهای کلاسیک ادامهدهنده میتوان به الگوهای کنج، انواعی از مثلثها و پرچم اشاره کرد.
الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال
یکی دیگر از مواردی که در مبحث آموزش تحلیل تکنیکال اهمیت بسیاری دارد، کندل شناسی است، الگوهای شمعی یا کندل استیک یکی از مهترین الگوهای قیمتی هستند که در تحلیل تکنیکال بسیار مورداستفاده معامله گران قرار میگیرند، این الگوها را نیز میتوان در دودسته الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده قرار داد.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک ازجمله الگوهایی هستند که در تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن محدودههای احتمالی برگشت قیمت یا PRZ استفاده میشوند.
این الگوها با شکلهای شماتیکی که در نمودارهای قیمت ایجاد میکنند و بر اساس نسبتهای خاصی از فیبوناچی تشخیص داده میشوند، سه تا از مهمترین الگوهای هارمونیک عبارتاند از الگوی AB=CD، الگوی گارتلی و الگوی پروانه.
نقش اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال برای پیشبینی آینده قیمت بسیار مهم است، اندیکاتورها و اوسیلاتورها، ابزارهایی هستند که با استفاده از محاسبات ریاضی دادههای مربوط به قیمت و حجم معاملات را مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهند.
نکته مهمی که در رابطه با اندیکاتورها باید به آن توجه کنید این است که نمیتوان برای خریدوفروش در بازارهای مالی تنها از یک اندیکاتور استفاده کرد، طبق (استراتژی جامع معاملاتی CTS)، برای ورود به یک پوزیشن حداقل به 5 سیگنال معتبر و همراستا نیاز داریم.
اوسیلاتورها زیرمجموعهای از اندیکاتورها هستند با این تفاوت که بهجای نمایش درون نمودار در قسمت پایین چارت و بهصورت جداگانه از تغییرات قیمت قرار میگیرند. تحلیلگران تکنیکال با استفاده از اوسیلاتورها نوسانات قیمت و رفتار خریداران و فروشندگان را بررسی میکنند، علاوه بر این اوسیلاتورها واگراییها و مناطق اشباع خریدوفروش در نمودار را نیز نشان میدهند، در ادامه چند تا از مهمترین اوسیلاتورها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال و نحوه استفاده از آنها را توضیح میدهیم.
پیشنهاد مطالعه: تفاوت اندیکاتور ها و اسیلاتور ها
اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج اندیکاتوری است که میانگین حرکت قیمت را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد، درنهایت با اندیکاتور میانگین متحرک یک نمودار خطی روی تغییرات قیمت میافتد که تغییرات آن را بهصورت نرم شده نشان میدهد، میانگین متحرک حاصل میانگین قیمت بسته شدن در یک بازه زمانی مشخص است و خود به دودسته میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی تقسیمبندی میشود.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI (Relative Strength Index) یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است، RSI که جز دسته اوسیلاتورها است بهصورت یک خط منحنی در پایین چارت که در بازه بین 0 تا 100 حرکت میکند نشان داده میشود.
مناطق بالاتر از عدد 70 به معنای اشباع خرید و مناطق پایینتر از 30 به معنای اشباع فروش است، همچنین سیگنالهای متفاوتی ازجمله واگراییها را نیز از این اوسیلاتور میتوان دریافت کرد.
اندیکاتور MACD
اندیکاتور مکدی برگرفته از عبارت Moving average convergence divergence است.
در این اندیکاتور که فرمول ساخت آن بر اساس میانگین متحرک است، میزان همگرایی و واگرایی بین دو میانگین متحرک سنجیده میشود، این اندیکاتور از دو خط با نامهای خط MACD و خط مووینگ این اوسیلاتور و یک هیستوگرام که تغییرات بین این دو خط را نشان میدهد تشکیلشده است.
اندیکاتور بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger band) یکی دیگر از اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است.
بولینگرباند از سه خط تشکیلشده است، خط وسط، خط میانگین متحرک است و دو خط دیگر با انحراف معیار ۲ واحد نسبت به خط وسط در بالا و پایین آن قرار میگیرند.
زمانی که باندها به یکدیگر نزدیک شده و فشرده میشوند میتوان انتظار تغییر روند قیمت را داشت.
اندیکاتور ADX
اندیکاتور شاخص میانگین جهت دار یا ADX یکی دیگر از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که برای نشان دادن قدرت روند به کار میرود، این اندیکاتور از ترکیب سه خط با نامهای ADX، DI+ و DI- تشکیلشده است. زمانی که ADX بالای 25 باشد روند قوی است اما زمانی که ADX به زیر 25 میرود نشانه تضعیف روند است.
اندیکاتور ATR
اندیکاتور ATR یکی دیگر از اندیکاتورهایی است که تحلیلگران از آن در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، این اندیکاتور در تشخیص نوسانات موجود در بازار به معامله گران کمک میکند.
نکته: برای تشخیص واگراییهای معمولی و مخفی از اندیکاتورهایی مثل استوکاستیک، RSI ،MACD و… استفاده میشود.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
نسبتهای فیبوناچی (Fibonacci) در تحلیل تکنیکال یکی از مباحث مهم و پرکاربرد است که محبوبیت بسیاری در بین معامله گران دارد.
این نسبتها که از دنباله اعداد مشهور فیبوناچی گرفتهشدهاند، سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت نشان میدهند، علاوه بر این برای درک برخی از الگوها مثل الگوهای هارمونیک و امواج الیوت به نسبتهای فیبوناچی نیاز خواهید داشت.
این نسبتهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال در قالب ابزارهای خاصی طراحیشدهاند که از میان آنها میتوان به فیبوناچی ریتریسمنت و فیبوناچی اکستنشن اشاره کرد.
فیبوناچی Retracement
با وصل کردن دونقطه سقف و کف و برعکس با توجه به روند بازار در روند اصلی میتوان میزان احتمالی حرکت اصلاحی را به دست آورد.
فیبوناچی Extension
با وصل کردن سهنقطه کف، سقف و نقطه پایان حرکت اصلاحی (در روند صعودی) میتوان میزان احتمالی پیشروی قیمت در آینده را به دست آورد.
امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
یکی از مباحثی که در تحلیل تکنیکال پیشرفته آموزش داده میشود، امواج الیوت است. تئوری امواج الیوت برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ میلادی توسط “رالف نلسون الیوت” مطرح شد.
الیوت معتقد بود رفتار و احساسات معامله گران در بازارهای مالی باعث ایجاد چرخههای تکراری در روند قیمت میشود، بر همین اساس بود که او این امواج تکراری را شناسایی و شمارهگذاری کرد.
مبنای امواج الیوت بر اساس دو موج پیشرو یا جنبشی (Motive waves or Impulse waves) و اصلاحی (Corrective waves) است.
امواج پیشرو
امواج پیشرو الیوت از پنج موج تشکیلشدهاند که در جهت روند اصلی حرکت میکنند. از بین این پنج موج سه تای آنها پیشرو (1-3-5) و دوتای دیگر اصلاحی (2-4) هستند.
امواج اصلاحی
این امواج از سه موج تشکیلشدهاند که در جهت خلاف روند اصلی و اصلاح قیمت حرکت میکنند. (امواج A ،B و C)
امواج الیوت قوانین خاص مربوط به خود را دارند که در صورت رعایت آنها و یادگرفتن موج شماری صحیح میتوان موقعیتهای مناسب معاملاتی در بازار را تشخیص داد.
سخن پایانی
تحلیل تکنیکال یکی از انواع روشهای تحلیلی است که سعی میکند با بررسی گذشته به پیشبینی آیندهی قیمت بپردازد، تحلیل بنیادی در بازارهای مالی هم همین هدف را دنبال میکند، تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در نوع مراحل و کارهایی است که در هرکدام از آنها برای پیشبینی قیمت بهکاربرده میشود.
در تحلیل تکنیکال با ابزارها و مفاهیمی که از فرمولهای ریاضی نشات گرفتهاند، دادههای مربوط به قیمت و حجم در گذشته برای پیشبینی قیمت در آینده استفاده میشود، اما در تحلیل بنیادی شرایط اقتصادی و سیاسی در زمان حال برای تعیین ارزش ذاتی داراییهای مالی بررسی میشود و بدین طریق قیمت در آینده پیشبینی میشود.
درنهایت با استفاده از دانش تکنیکالی و یک استراتژی موفق میتوانید در بازارهای جهانی به موفقیت برسید.
برای آشنایی بیشتر با دانش بازار های مالی مطالعه مقالات زیرپیشنهاد می شود:
سؤالات متداول
1. تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی است که با استفاده از بررسی دو فاکتور قیمت و حجم معاملات درگذشته، قیمت آینده را پیشبینی میکند.
2. برای یادگیری تحلیل تکنیکال از کجا شروع کنیم؟
برای یادگیری تحلیل تکنیکال میتوانید از مفاهیم اولیه آغاز کرده و آموزش ببینید، برای اطلاع از اهمیت هر درس میتوانید به مقاله آموزش فارکس یا صفحه آموزش رایگان فارکس در سایت آموزش ساده بورس مراجعه بفرمایید.
3. آیا میتوان فقط با استفاده از یک اندیکاتور خاص، در بازارهای مالی مشغول فعالیت شد؟
خیر؛ استفاده از یک اندیکاتور نمیتواند دید جامع و درستی از روند قیمت و نقاط ورود و خروج به شما بدهد.
لینک کوتاه: https://amoozesh-boors.com/i/cmq